سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
دين ارثي و دين اعتقادي
"سلام و درود" به اين وبلاگ خوش آمدید،با سپاس از مهمانان محترم،نظرات ديني،اخلاقي،فرهنگي واجتماعي به نمايش خواهد آمد. چون در اين وبلاگ عمليات لينك خودكار است بنابراين مي توانيد ابتدا اين وبلاگ را در سایت خود ثبت نمایيد و سپس لینک خود را در اين وبلاگ قرار دهيد.سیستم ابتدا برسی میکند آیا اين لینک در سایت شما وجود دارد یا نه.در صورت وجود تبادل لینک پذیرفته می شود. سپاس
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بازگشت به سوي او و آدرس www.xn--mgbbh5ak15e.loxblog.com  لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 67
بازدید کل : 12815
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

تماس با ما

  دين ارثي و دين اعتقادي

       نقل قولي از بزرگان شناخت : ....هر نسلی لازم است یک بار مرور کند ، لازم است یک بار تجدید نظر بکند ، ببیند این امانتی که دستش داده میشود درست است یا درست نیست ؟ مثلا یک تحویلدار بانک ، یک مسئول انبار مهمات ، یک نفر کشیک این اسلحه اش را به اون تحویل می دهد ، تحویل گیرنده باید یک بار چک بکند ، آیا ما چک کردیم ؟ یا همین جوری و دیمی رسیده به ما ؟ البته این یک بحثی دارد که اصولا همه وارث هستند ، اعتقاد اولیه ما ارث هست . ما چشم باز کردیم دیدیم که در یک خانواده ای هستیم ، من خودم شیعه اثنی عشری ، گفتیم که چه خبره ؟ گفتند که بله این است ، اینجوری  است ، تو این هستی باید اینکار را بکنی . حالا اگر در اسرائیل متولد می شدم چی میشد ؟ در افریقا ، در تبت و ... متولد میشدم چی میشد؟حالا در این قضیه وارث شدیم ، این چه چیزی برای ما دارد ؟ اگر خوب انتخاب کردیم هنر پدر و مادر ما بوده ، به ما چه مربوط است . اگر بد انتخاب کردیم باز مشکل اونها بوده ، به ما چه . ما وارث هستیم ، اما سلاحی که به ما تحویل داده شده ، یکبار باید باز بینی بشود تا تازه بشود اعتقاد ما . اینکه الان هست  اعتقاد خود ما نیست ، ارثی است ، این بخشی از آن ارث است . حالا بعد از این ما باید بررسی کنیم ببینیم که چی به ما ارث رسیده ، مسائلش چه جوری است ، قضایا و چارچوبها بررسی بشود تا بشود اعتقاد شخصی . این اعتقاد اولیه ( ارثی ) ما بشود اعتقاد شخصی ما . یعنی من بیایم بگویم این اعتقاد خودم هست نه اعتقاد پدر و مادرم .  الان کثیری از این هفت میلیارد نفر خودشان نمی دانند چرا این مسلک شان هست .

      در بحث شناخت ترفند های شیطان ، یکی از شگرد های شیطان همین مساله است ، بلافاصله اولین چیزی که به ما می دهد یک غرور اولیه می دهد ، غرور مذهبی اولیه به هفت میلیارد نفر ، می آید در گوش من می گوید ، می دانی چیه  تو آقای دنیائی ، می رود در گوش اون یکی می گوید ، می دانی چیه تو آقای دنیائی بقیه ول معطل هستند . توئی که سیک ( یکی از گروه های مذهبی هند) هستی ، توئی که برهمائی هستی ، توئی که ... هستی ، فقط تو رستگار هستی ، بقیه گمراهند . این در واقع همان چیزی است که ابلیس را ساقط کرد ، چه چیزی ابلیس را ساقط کرد ؟ غرورابلیس را ساقط کرد . اولین چیزی که شیطان به ما می دهد غرور است ، بعد هم ما می گوئیم که بله من رستگارم و این هفت میلیارد بقیه بیچاره ها بدبختها و ... و خیلی مسائل دیگر . در مرحله دوم می آید می گوید ، ببین تو که آقای دنیا هستی ، قیافه اتباید با همه ی دنیا فرق بکند . اصلا تو را از ده کیلومتری ببینند باید بدانند که تو آقای دنیائی . خوب نتیجه چه می شود ؟ همین می شود که شده ، یکی با آن قیافه ی خاص شده سیک ، این یکی کله اش را از ته تراشیده ، یکی لباس نارنجی پوشیده . خلاصه ، این را یک جوری کردند ، اون یکی را یک جور دیگری و هفت میلیارد نفر را هر یک را شکل و قیافه اش را یک جوری می کند . از این خاخام ها که از اینجا و اونجا بافته و یک چیزی را هم گذاشته روی کله اش ، بعد رفته اون کنار ایستاده (شیطان) و دارد به هفت میلیارد انسان می خندد ، که من همه اینها را سرکار گذاشتم ، همه ی اینها یک خدا دارند ، همه ی اینها با یک هوشمندی سروکار دارند ، همه ی اینها یک ماجرا را دنبال می کنند ، ولی من توانستم گروه گروه در بین آنها کثرت ایجاد بکنم . حالا ماجرا به اینجا ختم پیدا نمی کند  بحث بعدی این است که قیافه مشخص بشود ، دوباره قیافه هم یک غرور می آورد ، یعنی طرف که دارد با لباس نارنجی وکله تراشیده می رود ، با یک نگاه عاقل اندر سفیه به همه نگاه می کند و در دلش می گوید که این بدبختها همه می روند به جهنم و فقط من هستم که می روم بهشت . در مرحله بعد ( شیطان ) می آید می رود در بین یک گروهی که همه یک شکل و قیافه واحدی دارند ( وابسته به یک مذهب هستند ) بعد می بینیم که چشم دیدن همدیگر را ندارند  هر کدام می گوید که فقط خودش درست می گوید .

        در یک جمع خوب باید حرف ها مشترک باشد . مثلا ما شیعه هستیم ، شیعه اثنی عشری هم هستیم ، ده نفرمان یک جا جمع بشوند ، می بینیم که هر کسی یک چیزی می گویند . دوباره بین این ده نفر به یک شکل دیگر این است که فقط خودش درست می گوید . انا خیَرُ مَنهُ ( من از او بهترم ) ، یعنی در قالب های متعددی این قضیه تکرار میشود . همه اش می شود – من از او بهترم - لباس اش این را می گوید ،حرفش این را می گوید ، من از او بهترم ، من از او بهترم ، دوباره دور می زند میاید و می گوید ، حرف من تعریف من درست است . میاید سر تعریف ، تعبیر ، تاویل ، تفسیر و اینها ، می گوید که فقط من درست می گویم ، بقیه را اصلا ولش کنید ، من درست می گویم ، بقیه اصلا هر چه می گویند بیخود می گویند و همینطوری این منیت می آید تا آخر ، بعد به اینجا که می رسد خطرناکتر می شود . وقتی به تعبیر و تعریف و اینها می رسد می گوید که ریختن خون اون یکی مباح است ، می آید در گوش افراد می گوید (منظور شیطان می گوید ) ، ببین این که این راه را دارد میرود ، حق در خطر است ، تو باید حق را نجات بدهی . در گوش ابن ملجم مثلا می گوید در خطر است ، تو باید حق را نجات بدهی ،بجنب و شمشیرت را تیز کن ، جلویش را بگیر  خفه اش کن ، خونش مباح است و... بعد می بینیم که در هند این اون را می کشد فلان جا ..... شیعه و سنی چقدر کشته شدند ، جنگ های صلیبی و در همه ای دنیا چه اتفاقاتی  افتاده و می افتاد . بعد می آید می گوید بنام حق در مقابل حق ، ابن ملجم ها را درست می کند ، یهوداها را درست می کند . خلاصه کلام خودمان پای همدیگر را گرفتیم و او ( شیطان ) هم همین جوری دارد به اصطلاح به ریش مان می خندد و ما نمی دانیم چه خبره ، فقط توی دلمان خوشحال هستیم که ظاهرا داریم در راه خدا قدم می زنیم .فردا یقه مان را می گیرند و بعد می بینیم که ما نه تنها در راه خدا نبودیم  بلکه دقیقا زیر علم او ( شیطان ) بودیم . همان غرور مذهبی ، همان غرور با خدا بودن ، همان غرور فهمیدن و .... همه ی اینها سرچشمه و محور اصلی اش همان – من از او بهترم – است .

    اما بهر صورت رمز خاک و آتش و شناخت ترفند های شیطان که قضیه ی شعور و ضد شعور یکی از چیزهای خیلی مهم و کلیدی اش هست و یک سری چیزهای دیگر مثل همین ماجرایی که انسان بسمت کسب تفکر اشتراکی در حرکت است ، اینها در واقع ترفندهای شیطان را روز بروز کارآئی اش را کمتر و خلاصه دستش را کوتاه تر می کند .هر چه انسان آگاه تر می شود ترفندهای شیطان باید کارائی اش کمتر بشود . دیروز فریب می خوردیم  فریب انسان با آگاهی امروز دیگر بسیار سخت است که در این قرن با این اطلاعات انسان ، بعید است که ترفند های ساده ای مثل این مساله ( مطالب فوق)، از شبکه منفی یا شیطان روی انسان پیاده بشود.واقعا خفّت و خاری دارد برای آنهایی که اسیر این ماجراها ، اون غرور اولیه و بعد و بعد و ..... اینها بشوند ....      ادامه دارد ...

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:نقل قول,شناخت,عرفان,بازگشت به سوي او,ارزش,طلا,6,هدف,شش,ارز,اعتقادي,ارثي,فيلم,دوست,زيبا,buty,$,,ساعت 10:2 توسط بازگشت |